CALIFORNIA QUEEN : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    بدم میاد از بزرگ شدن،از فهمیدن،از سوالاتی که رووووز به روز بیشتر میشه و هییییچ جوابی واسشون پیدا نمی کنی. این روزها دارم زور میزنم که بی تفاوت باشم که مثلا مهم نیست و اینم جزئی از زندگیه و بعدا فراموش میشه و این حرفها. روزها خودمو با گیتارم و دوستام و خونواده و فضای مجازی سرگرم میکنم و میگم بهههه بهههه پیرووووز شدم انگار دیگه کنار اومدم ولی امااااان از شب اماااان از تنهاییش و باااز دوباره هوای هندستون کردن دل. به قول شاعر تمام روز اگر بی تفاوتم اما، شبم قرین شکنجه دچار بیداری ست. به پیشنهاد یکی از دوستان می خوام قرصی رو استفاده کنم موقتا که خوابم تنظیم بشه و دیگه دست به کارها و پیام های احمقانه ای نزنم که کااااملا عزت نفس و غرورم  که اینقدر واسم مهمه رو زیر سوال نبره.(البته قرصه عوارض نداره).  یه سوالی که همیشه ذهنمو مشغول کرده اینه که واقعا مگه خوشحال بودن تو این چند سال عمر دنیا خواسته زیادیه که خدا دریغ میکنه از آدم. من این جواب احمقانه مصلحت رو قبول ندارم. خب اگه خداوند خدا اینقدرررر پر قدرته مصلحتش رو در چیزی قرار بده که الان می خوایم. مگه چی میشه. دنیا دو روزه و به چشم بهم زدنی عمر می گذره و ما می مونیم و یه دنیا حسرت. واقعا گاهی اوقات فکر میکنم خدایی نیست و اگرم هست یا خوابه یا اینقدرررر خسته و پشیمونه از آفریدن انسان که مارو رها کرده به حال خودمون.

    فعلا همین 

    4:38a.m 

    Insomnia

    CALIFORNIA QUEEN...
    ما را در سایت CALIFORNIA QUEEN دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 9sahar-memoriesd بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:39